1- محرم 1431 فرا رسید. آن هم محرمی که در سال 61 خاطره تلخ شهادت مصباح الهدی و سفینه النجاه، سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیه السلام را با خود دارد، در آن سال با اینکه جنگ در آن ماه حرام بود و گفته می شد «محرم الحرام» آنان حرمت جان فرزند پیامبر خدا و علی و فاطمه علیهم السلام و همراهان وی را پاس نداشته و میهمان فرا خوانده مردم کوفه به دست والی کوفه «ابن زیاد» و مردم به شهادت رسید و شد «عاشورای حسینی» که می بایست، این حادثه هولناک و فاجعه وحشتناک و خاطره دلخراش که بی نظیرترین ضایعه تاریخ بشری است، هر روز و هر هفته و هر ماه و هر سال، تجزیه و تحلیل شود و تبیین گردد و اضافه بر نقل و نقد این حادثه، نتیجه آن را تذکار دهیم، تا عبرت همگان شود، حادثه آفرینان محکوم شوند و حماسه سازان مورد تقدیر و تجلیل قرار گیرند.
2- عاشورای حسینی و حماسه کربلا، فقط داستان یزید و حسین بن علی علیه السلام در سال 61 نیست بلکه یک «پروسه» است، یک جریان است، آن هم یک جریان فرهنگی و فکری و فقهی و سیاسی و عقیدتی، که از ابتدای تاریخ بشر تا حال ادامه یافته است. داستان کربلا داستان «یاقوت و طاغوت» است، داستان «ابلیس» است و «آدم ابوالبشر»، سرگذشت انسانیت و رذالت است، سرگذشت عاشورا به اطلاع همه پیامبران رسیده و آنان را محزون و مهموم ساخت، که شرح آن در روایات اهل بیت نقل شده است، حادثه عاشورای حسینی، با خود عنوان «لایوم کیومک یا اباعبد الله» را دارد و همه حماسهآفرینان و همه مصلحان و همه احرار و ابرار و صالحین و صدیقین را شگفت زده نموده است.
3- راز ماندرگاری عاشورای حسینی «61-1431» تا حال در عوامل «ایمان، اخلاص، ایثار، جوانمردی، شجاعت، آزادگی، شهادت طلبی، شهامت، عدالت خواهی، رضای الهی، صبر، حق جوئی و حق مداری حضرت و همراهان اندک می باشد. خداوند حکیم عوامل ماندگاری را در کتاب جاودانه خود «قرآن» بازگو نموده و عاشورای حسینی دانشگاه، نمایشگاه، آزمایشگاه، پژوهشگاه و پرورشگاه این عوامل قرآنی می باشد. در قرآن مجید، ابراهیم خلیل و همراهان وی، رسول اکرم و در تاریخ اسلام، امام حسین و یاران وی «اسوه» و الگو و سمبل معرفی شده اند، آنان را بشناسیم و به دیگران بشناسانیم و خود را به آنان نزدیک سازیم.
4- جریان شناسی در جامعه شناسی امروز مبحثی ویژه است. در ایران پس از پذیرش اسلام و اهل بیت این موضوع، جایگاه خاص دارد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر آن حالت خاص الخاص داده است، در عاشورای حسینی، می بایست جریان اسلامی، انقلابی و اسلامی، حماسی و استعمارستیزی و استبداد ستیزی، آزادی و آزادگی و نفی وابستگی در همه ابعاد به ویژه فرهنگی و فکری و عقیدتی و سیاسی آن، مورد بحث قرار گیرد، امام در سخت ترین لحظات عاشورا به یزیدیان فرمود «ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد، فکونوا احرارا فی دنیاکم» اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید و به حسب خود رجوع کنید.
آری:
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
نه ظلم کن به کسی، نه به زیر ظلم برو
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
که این مرام حسین است و منطق دین است
5- چند واژه قدیر و عاشورا، انتظار» در مکتب تشیع وجود دارد که به این مکتب برجستگی خاص داده است، پس از پیامبر براساس نص قرآن «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک، مائده 67» جامعه اسلامی امامی چون علی بن ابیطالب علیه السلام و فرزندان شایسته دارد که در علم و عقل و عرفان و فقه و تفسیر و تاویل و عبادت و عدالت همتا و همانند ندارند و در روز غدیر اعلام شد آینده روشن برای جامعه بشری وجود دارد، رسول اکرم در «غدیر» فرمود «الا ان خاتم الائمه منا القائم المهدی، الا انه الظاهر علی الدین، الا انه المنتقم من الظالمین، الا انه فاتح الحصون و هادمها» آخرین امام «مهدی» قائم می باشد و دین حضرتش بر دین دیگر غالب می شود و از ستمگران انتقام می گیرد و دژها را فتح می نماید و برخی از کاخ های ستمگران را ویران می سازد. و سومین واژه «عاشورا» است که امام حسین علیه السلام با خون سرخ خود، کاخ یزیدی و استبدادی را ویران ساخت تا آنجا که معاویه 40 سال در شام حکومت نمود و یزید به سال چهارم نرسید، این سه واژه «غدیر، عاشورا و انتظار» مکتب شیعه را پویا و پایا ساخت و علی الدوام در جوش و خروش است و برای استقرار عدالت، تلاش و کوشش دارد، امام خمینی رحمه الله علیه در محرم سال 1357 در پیامی نوشت: عاشورا، ماه غلبه خون بر شمشیر است، ماه غلبه حق بر باطل است. در انقلاب اسلامی با رهبری امام این دستاورد بزرگ یعنی پیروزی خون بر سلاح و حق بر باطل یعنی جمهوری اسلا می بر نظام شاهنشاهی را دیدیم.
گرامیداشت و بزرگداشت ولایت فقیه و عاشورا مورد اهتمام و اعتماد امام خمینی رحمه الله علیه بود و توصیه جدی به آن نمود.
6- وظیفه ما در عاشورای حسینی این است که سالار شهیدان را در 57 سال زندگی بشناسیم و زوایای وجودی حضرت را در همه دوران حیات، کاوش و پژوهش نمائیم. نه فقط از رجب تا محرم، از مدینه تا کربلا در سال 60 و 61 قمری، دیگر اینکه حضرت را به دیگران بشناسانیم که زکات آگاهی، نشر آن است. برای حضرت در دهه عاشورا فرصت حضور در مجالس حسینی بگذاریم و روضه حضرت را گرم و گیرا نمائیم که ائمه ما در دهه عاشورا عزادار و داغدار بودند و دیگر اینکه برای امام حسین(ع) و عاشورای وی هزینه مادی روا داریم، کتاب بخریم و توزیع کنیم، در برگزاری مراسم و هزینه های آن سهیم شویم و مشارکت نمائیم، که اقامه عزای حسینی بدون بذل مال و انفاق مادی امکان پذیر نیست. امام هر چه داشت انفاق نمود و هزینه کرد و النهایه در عمل و عقیده، رفتار و گفتار، خلق و خوی خود را به حضرت نزدیک کنیم که امام «استنصار» نموده و فرموده «هل من ناصر ینصرنی» آیا یاری دهنده ای مرا یاری می دهد و بدانیم یاری امام حسین علیه السلام برکات دنیوی و آخرتی دارد.
1389/10/9
نوشته شده توسط:ابــــــــــــــــــــــــــــــــــــراهیـــــــــــــــــــــــــــــــــــم جعفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــری
لیست کل یادداشت های این وبلاگ